نجات محکوم به قصاص با کمک خانواده دانشگاه آزاد اسلامی
به همت کارکنان دانشگاه آزاد یک محکوم به قصاص از طناب دار نجات یافت.

به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما به نقل از دانشگاه آزاد اسلامی، مادر ساشا، محکوم به قصاص نفس گفت: آزادی فرزندم و نجات او از طناب دار را مدیون کارکنان دانشگاه آزاد و فضای مجازی هستم.
حدود ۱۲ سال قبل در لاهیجان فردی به نام ساشا محکوم به قصاص میشود و امروز با گذشت چندین سال او آزاد و از طنابدار نجات پیدا میکند.
صغری محمدی، مادر ساشا درباره نحوه آزادی پسرش و فراهم کردن دیه گفت: پسرم حدود ۱۲ سال پیش که ۱۷ سال سن داشت محکوم به قصاص شده بود و دو ماه قبل به ما اعلام کردند که فرزندم ساشا قرار است اعدام شود، در این سالها من و سایر آشنایان به دنبال رضایت از خانواده مقتول بودیم.
وی ادامه داد: در نهایت موفق شدیم رضایت ولی دم را با پرداخت دیه بگیریم، بنابراین در این مدت در حال جورکردن پول برای پرداخت خون بها بودیم؛ البته مبلغی را هم فراهم کردیم و به نزد خانواده مقتول بردیم، اما آنها به آن مبلغ راضی نشدند، برای همین از ولی دم مهلت گرفتیم تا دیه را به مبلغ ۴۰۰ میلیون تهیه کنیم.
مادر ساشا افزود: بنده خودم را بازخرید کردم، از دوست و آشنا هم پول قرض کردیم تا دیه را جور کنیم ولی بازهم پولهای ما به ۴۰۰ میلیون نمیرسید؛ در حین پول گرفتن از این و آن یک دفعه به ما اعلام کردند که ساشا به اتاق انتظار برای محاکمه رفته است، کار به جایی رسیده بود که میخواستم بابت دیه از مردم پول بگیرم.
محمدی گفت: ما با مشورت دیگران تصمیم گرفتیم تا نوشتهای را در شبکههای اجتماعی برای تهیه دیه منتشر کنیم و این متن هم به دست خیلی افراد رسید، نوشته درخواست کمک ما در گروهها و کانالهای تلگرامی دست به دست چرخید و در نهایت به آقای میرحبیب موسوی یکی از کارکنان دانشگاه آزاد واحد ارومیه رسید.
وی ادامه داد: آقای موسوی درخواست کمک ما در فضای مجازی را دید و پیگیر ماجرا شد یعنی نوشته ما را در گروهها و کانالهای مختلفی دانشگاهی و ... منتشر کردند تا ما بتوانیم جان ساشا را نجات دهیم، آقای موسوی درخواست ما را ۱۷ مرداد منتشر کرد و دیشب یعنی ۲۵ مرداد مبلغ دیه برای نجات پسرم از طنابدار جور شد.
محمدی در ادامه با اشاره به وضعیت آزادی ساشا گفت: پسرم هنوز آزاد نشده است، اما صورتجلسات آزادی و رضایت امضا شده است که انشاالله تا هفته آینده ساشا از زندان رها شود، من و خانوادهام لطف آقای موسوی، کارکنان دانشگاه آزاد و همه افرادی که ما را یاری و کمک کردند فراموش نمیکنیم.